سفارش تبلیغ
صبا ویژن
دلها را روى آوردن و روى برگرداندنى است اگر دل روى آرد آن را به مستحبات وادارید ، و اگر روى برگرداند ، بر انجام واجبهاش بسنده دارید . [نهج البلاغه]

آدمی را آدمیت لازم است

و خداوند حر را دوست دارد(چهارشنبه 90 آذر 9 ساعت 12:16 صبح )

ان الله اذا احب الله عبدا عسّله.....قیل: و ما عسّله؟....

حضرت فرمودند : خداوند وقتی بنده ای رو دوست داشته باشه عسلی اش میکنه. شیرینش میکنه...پرسیدن یعنی چی عسلیش میکنه؟ فرمودن: یعنی آخر کاری بنده رو توی مسیری میندازه کاری رو جلو پاش میذاره که عاقبت به خیر بشه....

حکایت حر است عزیزجان! بهتر بگم "حضرت حر" سلام الله علیه....حکایت زهیر است برادر !...
در پایان یک جنگی زهیر در حال جمع کردن غنایم بود. سلمان کنار نشسته بود  . لبخند زنان به زهیر خندید ...پرسیدن: سلمان چرا به زهیر میخندی؟ فرمود زهیر رو میبینم که یک روزی چنان غنیمتی رو پیدا میکنه اینقدر با ارزشه که با هیچ چیز در دنیا عوضش نمیکنه....بعدها فهمیدن سلمان چه میگوید....

حالا حر افتاده روی زمین با سر خونین...حضرت سر میرسد و بر بالین حر مینشیند...هیچ جا نشنیدید که امام حسین زخم کسی رو در کربلا پانسمان کرده باشد  فقط یک جاست و آن هم سر زخم خورده ی حر ...حضرت همان دستمال مخصوص همیشگی خودشون رو درآوردن و زخم سر حر رو میبندند...یک عارفی امشب میگفت حضرت میدونه که حر زنده نمیمونه برای چی زخمو میبنده؟ ...حضرت در اولین دیدار با حر گفته بود : سکلتک امک...مادرت به عزات بشینه!...واین در دل حر رنجور شده بود...حضرت این دل زخم خورده ی حر رو مداوا میکنه و زخم دل او را میبندد....حالا سر حر در دامان حضرت است ...چه خوش لحظه ای است... از این فرصت باید استفاده کرد : ارضیت عنی یا مولای؟....
حتما حضرت گفته است : رضی الله عنک....

خدایا ما که تا الانش خراب بودیم. هم خراب بودیم هم خراب تو بودیم...بیا و مردی کن و عسلی مان کن...بیا و به قول حافظ:

زان پیشتر که عالم فانی شود خراب.....ما را  ز جام باده ی گلگون خراب کن

منتظرمگل تقدیم شما



براستی 'دموکراسی تو روز روشن' !(پنج شنبه 89 آبان 13 ساعت 3:43 عصر )

توفیق شد (!) از شبکه سینمای خانگی فیلم "دموکراسی تو روز روشن" را دیدم. بهار امسال اکران شد به کارگردانی علی عطشانی و تهیه کنندگی محمد علی زم. یادمه خود آقای زم  گفته بود که چندین سال روی فیلم نامه کار کردم تا چیزی را که میخواستم از توش در آوردم. اما فیلم حاشیه های زیادی را بدنبال داشت. مثلا این .اما قبل از اینکه این موارد را ببینم فیلم را تماشا کردم و براستی معنای واقعی ضربه از درون را حس کردم....

ادامه دارد


تحلیل من از وقایع روز-2(دوشنبه 89 مهر 5 ساعت 2:32 عصر )

با سلام
     مورد اول بازگشت غرور آفرین آقای احمدی نژاد رئیس جمهور کشورمان از نیویورک بود که بار دیگر قدرت ایران را در عرصه جهانی به نمایش گذاشت.و نشان داد که خود حضور او در چنین مجامعی چه اثری در معادلات جهانی میگذارد تا جایی که پرز رئیس رژیم صهیونیستی گفته که نباید بگذاریم با او مصاحبه و دیدار کنند (چرا که به قول دکتر حمید مولانا : خود احمدی نژاد یک رسانه است و حرفش را میرساند)
     مورد دوم انفجار تروریستی بین مردم  و مخصوصا زن ها در مهاباد لرستان در جریان رژه نیروهای مسلح در هفته دفاع مقدس که تایید دیگری است بر دشمنی مستکبرین با مردم ایران. از طرف دیگر هشداری دوباره است به نیروهای نظامی و امنیتی که نباید لحظه ای غفلت ورزند از چنین مواردی.
     مورد دیگر که دیشب دیدم و خیلی جالب بود دفاع یک یهودی در قلب آمریکا از ایران بود در مقابل مشتی ایرانی مخالف نظام اسلامی ایران. حقیقتا این صحنه ها تکان دهنده بود.ما را  چه میشود؟
از اینها گذشته در مسائل دیگر داخلی چند رویداد مهم داشتیم:
     یکی افتتاح فاز 1خط آبرسانی به خوزستان است که بسیار لازم بود و ضروری. مردم خوزستان بسیار از جهت آب در مضیقه و سختی بودند و اجرای این پروژه از خدمات مهم است.خبر و عکس
     دومی افزایش 2.5 برابری وام دانشجویی است که قبلا واقعا رقمی نبود. دانشجوا برن حال کنن!
سومی مقام آوردن تیم وزنه برداری ایران در جهان بود. تیم پنحم شد و طلای مجموع بهداد سلیمی در دسته فوق سنگین بهترین مدال بود.تبریک میگم و البته حرکت خوبی که انجام شده و در پیام رهبر به آن ذکر شد از مواردی است که با ابتکار عمل حسین رضازاده سرپرست فعلی فدراسیون باب شد.وقتی شما به عنوان یک ایرانی معتقد به اسلام و نظام جمهوری اسلامی ایران در مسابقات جهانی این ورزش به مقام و مدال میرسید و در مقابل دید میلیونها غیر ایرانی تحت تاثیر امواج ضد ایرانی غرب؛ به بزرگداشت ارزشهای ایران اسلامی میپردازید این بسیار موثر و پرارزش است.
    این تصاویر زیبا راهم ببینید و لذت ببرید.متشکرم



تحلیل من از وقایع روز-1(دوشنبه 89 شهریور 22 ساعت 11:59 عصر )

دوستم در وبلاگش قسمتی دارد به نام "اخبارجالب این روزها" .بنده هم از قبل این احساس نیاز را میکردم لکن باتوجه به تاکید آقا که جوانان باید نسبت به مسائل روز تحلیل داشته باشند من هم سعی میکنم تحلیل خودم را روی وب در اختبارتان قرار دهم بلکه بتوانیم نسبت به این موارد مفاکره خوبی داشته باشیم.

      بجث مهم این روزها رخداد سیل پاکستان است. که حضرت آقا ابعاد آنرا بطور مختصر مفید و همه فهم و اثرگذتر در خطبه های نمازعید فطر چندروز پیش بیان کردند (راستی عیدتان مبارک!  امیدوارم که خداوند در این ماه رمضان از سر گناهان ما گذشته باشد و توانسته باشیم سال پرباری را برای خودمان رقم بزنیم) توصیه میکنم حتما توضیحات آقا را گوش کنید چرا که بعید است حتی با اینهمه اخبارسیما به این اندازه اطلاعات جامع و شاملی از این رخداد رسیده باشید! (این هم تیکه ای بود به ضرغامی تا برود خبرگزاری را هم از حضرت آقا یادبگیرد.)
این قضیه آزمایشی الهی است. یک آزمایش گسترده و سخت.هم برای ملت پاکستان از جهت سنجش حد تحمل ایشان و هم برای ملت های مسلمان و مخصوصا شیعه که چگونه با این ملت آسیب دیده رفتارخواهند کرد و هم دیگر کشورها و همسایگان که در بشریت با این مردم اشتراک دارند حتی هند که از گذشته با پاکستان تقابل داشته اند. لکن ما بیش از همه از کشورهای مسلمان انتظار داریم که از این امتحان الهی سربلند بیرون آیند.
ملت ایران بداند که وقتی در کمال امنیت در محرم عزاداری می کرد ملت شیعه پاکستان همه ساله زیر آتش حملات ضد تشیع عزاداری میکرد.حتی این روزها که بحث جسارت به قرآن مطرح شد این مردم پاکستان بودند که بیدار در صحنه اولین تظاهرات را برگزار کردتد در حالیکه مردم ایران به دنبال مسافرتهای بعد عید فطر یودند!
دولت اعلام کرده که 100 میلیون دلار برای کمک به پاکستان اختصاص داده اما باید هشیار بود که این مبالغ حتما توسط خود ایران صرف و هزینه گردد نه اینکه در اختیار دولت پاکستان قرار گیرد هم از این جهت که طی این روزها دولت پاکستان نشان داد که توانایی مدیریت کمک رسانی به سیل زدگان را ندارد دیگر اینکه غیر معتمد است و بعید نست که در راستای استقرار نظامی دولت آمریکا محروم شود که با این بی ثباتی ها آمریکا به جد در صدد آن است. از طرفی اعزام نیروهای داوطلب از اقشار مختلف مردم نظبر جمعیت هلال احمر،بسیج مستضعفان،دانشجویان،طلاب،مهندسان و در نهایت فرهنگیان و هنرمندان برای کمک رسانی، بازسازی، و احیای محدد سرمایه های ملت پاکستان، برکات عظیمی را نیز برای خود ایران خواهد داشت. از جمله اینکه این ارتباطات زمینه ای مناسب برای تعمیق روابط دو ملت هم کیش و استفاده از ظرفیت های آنان را در عرصه های مختلف فراهم مینماید.باشد که این مصیبت دریچه ای برای فتح بابی گسترده را بروی ملت ایران بگشاید.

      مسئله دیگر بروز یکی دیگر از حلقه های اسلام ستیزی در آستانه سالگرد خیمه شب بازی 11 سپتامبر (که هر روز ابعاد جدیدی از آن رسوا میشود) است؛ حرکتی دیگر از صهیونیسم ، تحت لوای رژیم آمریکا، با موضوع  کلی هتک حرمت مقدسات مسلمانان و مصداق جسارت به قرآن کریم؛ این بزرگنرین کتاب هدایت بشری از اول تا آخر خلقت. با منحرف سازی افکار عمومی به سمت مسیحیت و تلاش برای بالاگرفتن آتش درگیری بین مسلمانان و مسیحیان که البته با آگاهی ملت ها پروژه ای شکست خورده است لکن تاثیرگذار است و عکس العمل جدی را می طلبد. در این زمینه پیام رهبر انقلاب و امام امت حضرت آیه الله العظمی خامنه ای قابل توجه است.
     دیروز به پیامبرتان جسارت کردند؛ امروز قرآنتان را. دیروز شما را به آزادی دعوت میکردند، امروز شما را از آزادی در انتخاب حجاب منع می کنند. دیروز در هالبوود فیلم ضد اسلام می ساختند و امروز میوه  آنها را برداشت می کنند. امروز مهمترین مسئله برای دنیا این است که می بیند که ستیز اینان نه با انقلاب ایران بود و نه با بن لادن و پیروانش؛ بلکه مسئله اسلام بود و بر همین اساس امروز بر همه مسلمانان و حتی مسیحیان (که اینچنین مورد ملعبه صهیونیست ها قرار گرفته اند ) و دیگر ادیان الهی واجب است که (بجای محکوم ساختن این اعمال) بپا خیزند و انزجار خود را از این روند پیش گرفته شده صهیونیستی عملا با تظاهرات گسترده اعلام دارند وعاملان ظاهری و پشت صحنه را به جزای اعمال خود برسانند و  یکبار برای همیشه جلو چنین وقایعی را بگیرند. دولت آمریکا یکبار دیگر صحنه گردانی این جنایت را برعهده گرفت و با اینکار چهره خود را بیش از پیش در میان افکار عمومی خوار و زبون و مورد تنفر ساخت. استکبار بداند چنین توطئه هایی انتقام سخت الهی را درپیش خواهد داشت.

      مورد سوم رای آوردن همه پرسی اصلاحات قانون اساسی در ترکیه است. این پیروزی 60 در صدی اسلامگراها(حزب عدالت و توسعه به رهبری رجب طیب اردوغان؛نخست وزیر) در مقابل اقلیت لائیک؛ بیشتر به عنوان مقدمه ای برای اصلاحات اساسی این کشور در جهت قرارگیری بنیان های دولت اسلامی در یک کشور با مردم مسلمان و برچیدن ریشه های کودتاچیان بنظر میرسد. که در انتخابات سال آتی این کشور خود را نشان میدهد. از مفاد این اصلاحیه این است که شهروندان ترکیه ای میتوانند در صورت اخراج از کار به علت داشتن حجاب اسلامی به دادگاه شکایت کنند که نشاندهنده ی ظلم بزرگی است که طی این سالها بر مردمی مسلمان در کشور خودشان روا داشته میشود. بدیهی است ملت ترکیه در این برهه حساس باید هشیاری خود را حفظ کنند مبادا که ثمره تلاششان بوسیله ی  دشمنان به هدر رود.

از حضرت ولی عصر که خداوند در ظهورشان تعحیل فرماید توفیقات روزافزون را خواستاریم.
آقا جان!بی تو سحر نمی شود.



این شب قدر که وگفتی ...ای ... یعنی چه؟(پنج شنبه 89 شهریور 18 ساعت 11:49 صبح )

«انا انزلناه فی لیله القدر».  بزرگترین رویدادی را که میتوان در مورد شب قدر ذکر کرد نزول قرآن در این شب است. (اگر سوال میکنی پس چرا در این شب به جای قرآن خواندن و اندکی کوشش در فهم و عمل به آن، آنرا روی سر میگیرند؛ باید بگم دل ما هم خونه! دست رو دلم نذار!) سوال میکنی شب قدر چیست؟ «و ما ادراک ما لیله القدر» تو چه می فهمی چیست این شب؟  حالا یک وقت این حرف را به من و تو میزنند، یک حرفی. اما وقتی میبینی خطاب به پیامبر خاتم الرسل حاوی علوم ابتدا تا انتهاست؛ کفت میبرد! آب دهانت را قورت میدهی و خوب گوش میکنی....

«لیله القدر خیر من الف شهر» آن شب از هزار ماه برتر است. هزار ماه از قرار سالی 12 ماه میشود....نه حوصله اش را نداری(با دهن روزه کی حال داره فسفر بسوزونه) توی ماشین حساب موبایلت میزنی... میشود 83 و اندی... باقیمانده می آورد..83 را ضرب میکنی در 12 میشود 996 خوب یعنی 83 سال و 4 ماه. آه ! چه کشف بزرگی! (خودت را مسخره میکنی) هشتاد و اندی سال شیرین عمر یک آدم است البته توی این دوره زمونه. یعنی اگر بر اثر دود و دم و چربی خون و سکته قلبی وآنفولانزا و هپاتیت و ایدز (اوهوی! به خودت توهین کن!) و قرص X (این یکی رو پایه ام. میگن حالی میده!) و خودکشی و هزار کوفت و زهر مار دیگه نمیری! شاید ... ممکن است به هشتاد برسی و ندا آید : ای که هشتاد رسید و در خوابی/ مگر این چند روز دریابی. ...فرض کنیم رسیده ای (موعظه اخلاقی: بترس از آنروز که برسد. در همین دنیا هم حسرت ها دارد. دریاب جوانی را ! ) ...راست راست توی چشمهات نگاه می کند و میگوید این شب از همه عمری که کرده ای بهتر است! ای بابا! انگار یک پارچ آب یخ پاشیده اند روی صورتت. ماتت میبرد. یعنی کافی بود آن یک شب را به معنای واقعی کلمه درک کنی بعد هم نیازی نبود این همه بدبختی و حرص داشته باشی برای این زندگی (که نه چندان زندگیست) . همانجا سرت را میگذاشتی و خلاص! عمر ؛ آن یک شب بود که رفت.

نگاهی به تفسیر می اندازی. میگوید : بهتر بودنش از حیث عبادت است. اقناع نمی شوی. هرچه فکر میکنی نمی فهمی. یادت می افتد..."تو چه می فهمی چیست این شب؟"

«تنزل الملائکه و الروح فیها باذن ربهم من کل امر» در اینکه منظور از "روح" در این آیه کدام است، اختلاف است. اینکه "امر" اشاره به چه دارد باز هم بدرستی نمی دانند (تا همین جایش شده ایم اوس ندون محله!) اما در مورد تنزیل ملائکه گفته شده  بیشترین نوع موجودات از حیث تعداد در عالم فرشتگان اند. حال اینکه این همه فرشته به علاوه یک چیز دیگر در یک شب نازل میشوند آن هم به کجا. معما در معما میشود برایت. بعضی علما اثبات میکنند  در عالم هیچ جایی ظرفیت نزول این همه را ندارد الا.....

الّا قلب نازنین انسان کامل. در زمین تنها آن است که وسعتی دارد بی پایان....چه میگذرد آنجا؟ عرضه اعمال ماست؟چه خبر است؟ .نگاه میکنی اطرافت دنبال انسان های کامل. چیزی تشخیص نمی دهی. یادت میاید که الان تنها یک انسان کامل روی زمین حی و حاضر است که آن هم بارّ عام نمی دهد. میمانی چه کنی با اینهمه نادانی. همینطور که به حقانیت  "و ما ادراک ..." پی میبری هیجان زده میشوی...صدایی می شنوی. بنظر میرسد که به انسان کامل رحمت میفرستد. می خواهی تو هم شریک باشی. هم نوا میشوی :  «سلام هی حتی مطلع الفجر»



شب قدر و نسبت آن با جبر و اختیار(دوشنبه 89 شهریور 8 ساعت 5:24 عصر )

این ایام، ایام قدر است. در المیزان در ذیل آن گفته شده : "ظاهرا مراد از قدر، تقدیر و اندازه گیری است یعنی حوادث پیشرو راخدای تعالی در این شب تقدیر می کند؛ زندگی، مرگ، رزق،سعادت، شقاوت و چیزهای دگر. " درکافی آمده است که امام صادق علیه السلام فرمودند: "در شب نوزدهم تقدیر، در شب بیست ویکم ابرام و در شب بیست و سوم امضا صورت میگیرد."  حال اگر شب نیمه شعبان و شب بیست و هفتم ماه مبارک را هم داخل گردونه ی شب های محتمل قدر وارد کنیممی شود اینطور در نظر گرفت که در نیمه شعبان تقدیر صورت میگیرد و در شب نوزدهم تغییرات و اصلاحات آن صورت میگیرد و لابد در شب بیست و هفتم هم ابلاغ می شود برای اجرا به قوه ی مجریه ! دانشگاه الهی مثل ما نیست که فقط یک کنکور داشته باشد کنکورش چند مرحله ایستدر ثانی اینها فقط زمانی طلایی برای نمایش لیاقت است و چانه زنی برای جذب حداکثری بودجه ! وگرنه اولین شبی هم که وارد کالیفرنیا می شوی شب کنکور است. شب قدر است. {میگن کالیفرنیا مهد ایرانی هاست.لامذهبا بهترین نقطه را هم انتخاب کرده ایم (ما؟ یعنی من هم؟!) البته چند هفته پیش آتیشی توی جنگلهایش به پا شده بود، سوزنده، میبینی؟ میگن جهنم هم آتیش داره! (این هم قطعه ی جهنم-بهشت ما، جومپا لاهیری برود کشکش را بسابد!)}

خوب پس یعنی تمام رخداد های زندگی سال من از قبل مشخص است؟ پس تکلیف کارهایمان درطول سال چه میشود؟ گفته شده "در آن شب هر حادثه ای که باید در طول سال واقع گردد تقدیر میشود. چه خیر و چه شر، چه طاعت و چه معصیت. چه فرزندی که قرار است متولد شودچه اجلی که بناست فرارسد، چه رزقی که تنگ یا وسیع گردد؛ پس آنچه در این شب مقدر شود قضایی است حتمی....

.....لکن مشیت الهی در آنها محفوظ است یعنی با حتمی کردن مقدرات، العیاذ بالله هدامند به دست خود بند نمی زند......قدرت خدای تعالی همیشه مطلق است و حتمی کردن یک مقدر، قدرت مطلقه ی او را مقید نمی کند."

شاید بتوان اینجور تعبیر کرد که در این شب ها ما ظرف وجودیمان را به نمایش الهی میگذاریم ؛ براساس لیاقت، توانایی، شایستگی، عزم وخواست ما آینده مان برای خالق عالم بر همه چیز، روشن است. لذا بر طبق همان و نیز حکمت خود ، آن ظرف را پر میکند. اما آیا این محدودیتی برای ما ابجاد مینماید؟ .....اگر تو در طی سال در هر لحظه ای جرقه ای زدی و استعدادی نشان دادی؛ متمم بودجه در راه است! نگران نباش! جالب اینجاست که همان پارامترهایی که در شب قدر در تو اندازه گیری شد آن جرقه را هم نشان میدهد! با جزئیات کامل. در علم الهی نادانسته ای نیست که برای جبران آن از ضریب ایمنی (F.S.) استفاده کند. گرچه از این گذشته وقتی تو با این فضل اندک ات می توانی به خوبی از پس محاسبات مسائل پیچیده ی این عالم بر بیابی و در کمال حیرت آپولو هوا کنی با کمترین خطا. آیا خیلی عجیب است که وجود سرچشمه محاسبات عالم آینده ات را در ناسیه ات ببیند؟!

و در ادامه آیا این صرف دیدن آیا مسیری را برای تو محدود میکند؟ همین قانون 10-90 ی که فرنگی ها ارائه می نمایند هم پاسخ قوی و مبرهنی است : میگویند رویدادهای خارج از اراده ما در طول روز تنها 10 درصد از کل آنها را تشکیل میدهندو بقیه زندگی عکس العمل به آن رویدادها و ادامه ی آنهاست یعنی 90 درصد رویدادها ناشی از خود ما و اراده ی قطعی و با اختیار ماست. مثالهای خوبی نیز در این زمینه آمده که در صورت جستجو فراوان اند.

مخاطب: ای بابا ! تو یه وقت میگی شب قدر فلان یه وقت میگی 90 درصد چلان! ما رو گرفتی؟؟!

نویسنده: هیچ مشکلی وجود ندارد ! آیا شما تناقضی می بینید؟

متشکرم



سلامی مجدد(چهارشنبه 89 مرداد 6 ساعت 11:31 عصر )

 امروز چهارشنبه است. ششم مرداد سال 89. سال همت مضاعف کار مضاعف.(خوب. الان خیلی چیز ازت معلوم شد! ادامه بده) از آخرین پست این وبلاگ بیش از دو سال میگذرد. خیلیه؟ دقیقا نمیدونم چی شد که ادامه ندادم. مثل کارهای دیگه مون که دقیقا نمیدونیم چی میشه که اینجور میشه. اصلا مگه ما می دونیم؟!

بطور خلاصه اینکه شلوغ شدم. هنوزم هستم. اما خوب معمولا می شود جایی باز کرد. یادمه یک زمانی حضرت آقا می گفت: (کی؟ آقا دیگه کیه؟ ... – آقا دیگه)"زمان ریاست جمهوری چنان درگیر کار شدم که دیگه وقتی برای مطالعه کتاب نداشتم.از این وضع متاسف بودم و بالاخره خودم رو مقید کردم که ساعتی رو به کتاب اختصاص بدم. شروع کردیم و شد. در عین حال به کارهای دیگر هم میرسیدیم"(نقل به مضمون) اینجور که فهمیدم هنوز که هنوزاست آقا شب ها با کتاب به خواب میروند. (خوبه!چیزای بیشتری داره ازت بدست میاد!)

خوب. برهمین اساس با ا.ح.م. قرارگذاشتم هفته ای یکبار این وبلاگ را به روز کنم. همین چهارشنبه ها. شدنی است. قصد هم ندارم زیاد بنویسم. اما این دفعه دوام آن برایم مهم است. اگرآن موقع بطور منظم ادامه داده بودم الان 2-3 سالی بود که فعال بود و خیلی چیزها از توش درمیامد . نخ سوزن(!)با وقایع سال گذشته . عجب چیزی میشد. خوب حالا هم خیلی دیر نیست. مطلب زیادی برای نوشتن دارم. البته در مخ ام . تا چه پیش آید.

دیروز نیمه شعبان بود . فی نفسه روزی است بزرگ و و البته مظلوم. یعنی مورد ظلم واقع سده است. شیخ عباس قمی در مفاتیح می گوید: "ولادت حضرت صاحب الامر دراین شب نیمه شعبان باعث مزید شرافت این لیله مبارکه شده است" این یعنی عرض تبریکمان هم در این شب.اول باید دلیل دیگری داشته باشد حال آنکه با این همه چراغانی و شیرینی و شربت و شعر و سرود در خیابان و مسجد وTV  افکار و اذهان همگی معطوف شده است صرفا به همان مزید شرافت. یه چیزی تو مایه های حواشی. نه متن قضیه.(البته این حاشیه نه بد است و نه غیر مهم اما مسئله این است که هیچ وقت حق مطلب ادا نشده است حتی در مورد همان حواشی) حال آنکه شب نیمه شعبان شب قدر است و بهترین اوقات برای احیا و هیچ کم از سه شب قدر رمضان ندارد. چند نفر ما اینو میدونیم؟ و چند نفر از آنها که میدانند آن شب را درک می کنند؟ هه! زهی خیال باطل "وما ادراک ما لیله القدر"؟

پس بدین ترتیب مطالبی که در پست های آینده می گذارم یا باید بگذارم یا شما یادم می اندازید که بگذارم تا الان چندتاش معلوم شد:

سال همت مضاعف کارمضاعف یا سالی مثل سالهای دگر.؟!
دانایی و نادانی ما ونسبت آن با علم الهی
نظم امر ما و آیا این وطن بالاخره وطن بشود؟
کتاب و تناسب آن با یک ایرانی!
نیمه شعبان مظلوم است یا امام عصر یا هردو؟
در TV ما چه میگذرد؟
و ...
منتظر پیشنهاد یا انتقادتان هستم.تا هفته آتی.